تحلیل گفتمانواژهنامه آزادگفتگو و مباحثه با دیگران، از مقدمه به نتایج رسیدن، طرز عمل شفاهی یا نوشتاری در یک حیطه موضوعی که در مورد آن بحث می شود
پرگماتیستواژهنامه آزادواژه پراگماتیسم مشتق ازلفظ یونانی (pragma) و به معنی عمل است. این واژه اول بار توسط چالرز ساندرزپیرس (Charles sanders pierce ) ، منطقی دان آمریکائی به کار برده
روحیه انقلابیواژهنامه آزادآن حالت درونی و روانی که انسان را به تحول گرایی وادار می کند. کیفیتی نفسانی که انسان را به تحول گرایی تحریک می کند.
واکاویواژهنامه آزادتشریح کردن، تجزیه کردن، تجزیه و تحلیل کردن،معادل واژه انگلیسی Analyse تجزیه وتحلیل کردن کاوش، جست و جو، پژوهش، تفحص. بررسی. دوباره کندن ، بررسی ، گشتن ، جستجو ک
پارادایمواژهنامه آزادسرمشق، الگوواره (از یونانی: پارادیگما παράδειγμα paradeigma)؛ مدل و الگوی مسلط و چارچوب فکری و فرهنگی غالب بر یک گروه یا یک جامعه. هر گروه یا جامعه «واقعیات» پی