تحریمواژهنامه آزاداروایی (اَرَوایی). در پارسی، تحریم شدن می شود اَرَواییدَن و تحریم کردن می شود اَرَوایاندَن. درود. بروید به واژه یاب استاد پرتو - تحریم. پاس.
اغواگریواژهنامه آزاداِغواگری؛ فریبکاری، وسوسه گری، با پند و نصیحت بد گمراه کردن، عمل گمراه کردن، عمل برانگیختن و تحریک به کارهای بد.