آبادواژهنامه آزادهمچنین میتوان آباد را این گونه تجزیه نمود:«آو» و «ات»، یعنی تلفط ترکی آباد؛ از اسامی پیرمردان آذربایجان؛ آو:خانه و ات:پسوند محل ساز ترکی. مثال:مرات یعنی مر(کوکب
واکاویواژهنامه آزادتشریح کردن، تجزیه کردن، تجزیه و تحلیل کردن،معادل واژه انگلیسی Analyse تجزیه وتحلیل کردن کاوش، جست و جو، پژوهش، تفحص. بررسی. دوباره کندن ، بررسی ، گشتن ، جستجو ک
ابزارکواژهنامه آزاداَبزارک یا گجت (به انگلیسی:Gadgets) به وسائل و تجهیزات کوچک و تازهاختراعی گفته میشود که در آنها فناوری نویی بهکار رفته باشد و برای انجام کارهای مخصوصی بدرد