آزمودواژهنامه آزادآزْموْدَ:(azmoda) در گویش گنابادی یعنی با تجربه ، متبحر ، کارآزموده ، بلد ، حرفه ای ، اُستاد
ازکارافتادهواژهنامه آزادکسی که به دلیل سانحه دچار مشکل جسمی یا روانی شده وقادر به انجام کار نباشد. یا به دلیل کهولت سن ویا غیر قابل استفاده بودن تجربه ،علم یا تخصصش قابل استفاده در مشا
انسان شناسیواژهنامه آزادانسانشناسی در زبان فارسی اصطلاح جدید به شمار میآید چنانچه در لغتنامههای فارسی نیز وجود ندارد فقط در فرهنگ سخن که تقریبا لغت نامه جدید است این گونه تعریف شده