متغیرواژهنامه آزادورده (وَردِه). برابر پارسی برای متغیر در انگارش (ریاضیات) همانا ورده است. آن از ریشه های وردیدن (تغییر کردن) و ورداندن (تغییر دادن) در زبان پهلوی می آید. آن هم
تبدیلواژهنامه آزادتَرادیس، تَرادیسِش. از ریشۀ "تَرادیسیدَن" از "تَرا" (تَر) و "دیسِه" (شکل) به چَمِ "تبدیل کردن". کُنِشِ "تبدیل لاپلاس" به پارسی می شود "تَرادیسِشِ لاپلاس". پَردا
پرگماتیستواژهنامه آزادواژه پراگماتیسم مشتق ازلفظ یونانی (pragma) و به معنی عمل است. این واژه اول بار توسط چالرز ساندرزپیرس (Charles sanders pierce ) ، منطقی دان آمریکائی به کار برده
قلاوندواژهنامه آزادقلا و به تبع آن قلاون ( قلاوند ) نامی قدیمی است و البته نام طایفه ای بزرگ ( طوایف و تیره هایی )، که در زیر مجموعه ی ایل دیرک ون قرار گرفته است . http://shirzad
بستویهواژهنامه آزادروستایی است در استان هرمزگان که تابع شهرستان بندر خمیر می باشد که در 7 کیلو متری رویدر قرار دارد جمعیت آن بالغ بر 600 نفر می باشد.