نحلهواژهنامه آزادمذهب ، کیش ، سیر تفکر ، روح حاکم بر تفکر ، نزدیک به معنای دیسکورس (گفتار زمانه ). (مدنی _فقه) هبه؛ هرچه از روی تبرع دهند، که در این صورت شامل وقف و صدقه و هبه و
مریضی سرخکانواژهنامه آزادیک نوع بیماری است که همرا ه با تب شدید، سردردی وبی اشتهائی بوده ودر روی جلد دانه های زیادی برنگ سرخ ظاهر میگردد.
تبناواژهنامه آزاد(در عربی) بمعنی نی ؛ ترکیبی از تب+نا تب با ریشه و تلفظی از طبل یا طرب و نا از ریشه نای و حنجره و در کل به معنی صدای خوش و یا فرد خوش صدا
تبریزواژهنامه آزادتبریز یا «توریز»، در لغت به معنای ریخته شده از «تب و لرز» یا «تولرز» (با زبر «ت» و سکون «و»)، و لرزش زمین یا زلزله است. و چنان آمده است که بارها در درازنای تاری
پرسوتواژهنامه آزادپرسوت آزاریست که بعضی زنان را بعد از وضع حمل عارض میگردد مختلف میباشد حالات ایشان بعضی را ذرب بهم میرسد و زرد و ضعیف و لاغر میگرداند و رغبت بر غذایی نمینما