کان لم یکنواژهنامه آزادباطل ،ملغی ،تا اطلاع ثانوی معلق ماندن،برگرفته از زبان عربی و رایج در زبان فارسی هیچ انگاشته، بیهده انگاریده، تبه انگاشته، تباه انگاشته، برهوده انگاشته.
مزرجواژهنامه آزادبنا بر تحقیقات انجام شده، نام سکونتگاه مِزِرج در ابتدا مِزَرگ (MEZARG) بوده که از دو واژۀ مِز (MEZ) و اَرگ (ARG) تشکیل شده است. مِز واژه ای اوستایی (پارسی کهن)
هرومیواژهنامه آزاددر کبوتر داری به سبک ایرانی به تَه پرهای انتهائی بال کبوتر اطلاق میگردد وتَه پر به پرهای بال کبوتر که از اولین شاه پر تا به انتهای بدن کبوتر است گفته میشود هَرو
کلاگرواژهنامه آزادکلاگر با کسره ک و گ در گویش تبری (مازنی) ساخته شده از دو جزء «کلا» به معنای محله و آبادی و آباد و پسوند «گر» به معنای کننده است که در کنار هم معنای آباد کننده ر