لپ تاپواژهنامه آزادنت بوک کامپیوتر قابل حمل و کیفی رایانه کیفی یا لپتاپ (به انگلیسی: Laptop)، کوچک و نسبتاً سبک گفته میشود. وزن آن معمولاً بین ۱ تا ۷ کیلو است که بهاندازه و موا
اسلیپ کردن لپ تاپواژهنامه آزادچُرْت لپ تاپ. مثال: اجازه بده قبل از خارج شدن از خانه، لپ تاپم را روی حالت چرت ببرم.
هفت سنگواژهنامه آزادنوعی بازی محلی کودکانه که با هفت قطعه سنگ تخت رودخانه ای به وزن تقریبی 30 تا 50 گرم و یک توپ کوچک انجام می شود .
عبدالخالقواژهنامه آزادعَبدُالخالِق یا خالقو نام دانش آموز هزاره ای است که نادرخان، شاه افغانستان، را ترور کرد. او و هواداران نهضت اصلاحات امانی، در اعتراض به قطع و حذف اصلاحات امانی
آفسایدواژهنامه آزادoffside، خروج از منطقۀ قانونی، پادرازی به حریم مقابل؛ در نوشته های ادبی به معنای کنار زده شدن هم به کار می رود؛ مثال:«شرایط بحرانی بنده را تدریجاً به آفساید برد
چفتهواژهنامه آزادبه ضم چ و کسره ت چُفتِه به معنی چوب 60-70 سانتی برای بازی با توپ همانند چوب بیس بال و همچنیت به معنی داته درشت و بهم چسبیده برای باریدن دانه برف مثال:چفته چفته