تازه آباد سریاسواژهنامه آزادنام یکی از روستاهای شهرستان پاوه می باشد و زمستانی سخت و در عوض بهاری با طراوت دارد.
تالهواژهنامه آزادتالَه Taalah در قسمتی از شمال افغانستان به معنی «هموارکردن و پهن کردن چیزی ٬ مثلآ سفره نانخوری ویا دسترخوان » راگویند تاله با فتحۀ ممدود در اول (که این فتحه از
رویدارواژهنامه آزاد(واژۀ پیشنهادی کاربران) رویش نو، پدیداری نوین، رویشی تازه از درونِ کهنگی؛ دارندۀ روی نوین که از نبرد کهنه و نو بیرون می آید و به سربلندی روی به تازگی می گشاید.
دانسفهانواژهنامه آزاد[نِ س فَ ] دانِسفِهان از شهرهای استان قزوین و از توابع شهرستان بوئین زهرا است.دانسفهان در دامنه رشته کوه رامند (از چین خورده گیهای ارومیه-دختر) واقع گردیده است
real numberواژهنامه آزادشمارۀ آوری (آوَری). "آور" واژۀ کهن پارسی به چَم (معنی) "حقیقت" است. به دهخدا بروید - باور، آور، آوری. "شمارۀ آوری" برابریست درخور برای زبانزدِ تازی "عدد حقیقی".
عدد حقیقیواژهنامه آزادشمارۀ آوری (آوَری). "آور" واژۀ کهن پارسی به چَم (معنی) "حقیقت" است. به دهخدا بروید - باور، آور، آوری. "شمارۀ آوری" برابریست درخور برای زبانزدِ تازی "عدد حقیقی".
ترچقواژهنامه آزاددختر تر و تازه و تَرگُل و تَرچُق، یعنی دختر نوجوان، زیبا، سرزنده و سرشار از روح زندگی.