تارنوشتواژهنامه آزادتارنوشت. (وبلاگ)، یک پایگاه شخصی که در برگیرنده روزنوشتهها، تجربیات، خاطرات شخصی و یا سرگرمیهایی است که فرد آنرا در شبکهجهانی به اشتراک میگذرد تا دیگران بت
تاروسواژهنامه آزادارامش دهنده, افریننده هنر های زیبا,زیبایی, خوش شانس در زبان ترکی قدیم به معنای سقف خانه است.منبع کتاب دیوان الغات الترک نوشته محمود کاشغری ترجمه دکتر صدیق صفحه
راک ماهورواژهنامه آزادراکِ ماهور دستگاه ماهور یکی از گسترده ترین دستگاه های موسیقی ایرانی است و در ردیف های گوناگون در حدود ۵۰ گوشه دارد و به علت حالت و ملودی روانی که دارد اغلب به
ژابیزواژهنامه آزادjabeiz؛ به معنی اشک تاک (مو) هنگام سوختن. اشکی که از قسمت بریده شدۀ درخت انگور بیرون می زند.
باشلقواژهنامه آزادمالی است که شوهر علاوه بر مهر به پدر و مادر یا خویشان دیگر زن می دهد تا موافقت آنان را برای ازدواج جلب کند، شیربها. منبع:دکتر صفایی، دکتر اسدالله امامی، مختصر ح
شامولکواژهنامه آزادبه معنای کسی که خیلی بیخیال و شوخ طبع هست شخصی که مردم او را دست می اندازند یا خود او خود را مسخره میکند تا موجب خنده دیگران شود
موت ابادواژهنامه آزادموت اباد در ابتدا مو تاب ها بوده است. در گذشته در 2 کیلومتری شمال موت اباد فعلی دهی بنام جعفر اباد وحود داشته که مظهر قناتش در مخل موت اباد فعلی بوده است. چون ک