تاباواژهنامه آزاددرخشنده.پر نور.چیزی که نور از آن بیرون می آید.مثل خورشید.مانند خورشید.هم خانواده تابان
شب تابواژهنامه آزادچیز یا شیئی که در هنگام شب نور از خود ساطع میگرداند گوهر شب تاب یعنی جواهری که در شب می درخشد کرم شب تاب نوعی کرم است که در شب بدلیل وجود فسفر در بافت بیرونی اش
سینوا چشمهواژهنامه آزاداز محلات تابعه بخش سینوا از شهرستان چالوس است که آزادراه تهران-شمال، جادۀ چالوس و رودخانۀ چالوس از کنار آن می گذرد و به علت وجود چشمه های فراوان به این نام مشهو
کیسه اشلومواژهنامه آزادکیسه اشلوم همان کیسه یا لیفیست که قدیم در گرمابه ها یا حمام جهت شستن بدن و از بین بردن چرک استفاده میشد و اکنون از این لفظ در کرمان و شهرهای تابعه این استان است
کرغندواژهنامه آزادکُرغُند (korghond)؛ بر اساس یک سند قدیمی مربوط به سال 1188 هجری قمری نام این دهستان بصورت «کرغنج» آمده است و مشخص می شود که نام اولیۀ کرغند «کرغنج» بوده که بعده
بستویهواژهنامه آزادروستایی است در استان هرمزگان که تابع شهرستان بندر خمیر می باشد که در 7 کیلو متری رویدر قرار دارد جمعیت آن بالغ بر 600 نفر می باشد.