بیرواژهنامه آزادتپه و کوه بیر یعنی حافظه خاطره نوشته مکتوب دبیر کسی که این حافظه را بازگو میکند کسی که نوشته ها را میگوید و بازگو میکند و یاد میدهد دبیره یعنی نوشتار واحد پول ک
بکتاشواژهنامه آزادبیگ تاش (بی تاش-بی تش ) - رئیس قوم تاش - قومی که در جنوب آذربایجان زندگی و حکومت داشتند- نام ده بزرگی در 15 کیلومتری میاندآب با حداقل یک هزار خانوار -منطقه ای ح
بی بی یانواژهنامه آزادنام محلی مسکونی درشهرستان مسجدسلیمان. (بختیاری) ملکه، پرنسس؛ نام محلی در شهر مسجدسلیمان. بر اساس افسانه ای قدیمی، زمانی ملکه سبا، همسر سلیمان پیامبر، در این مح
لکستانواژهنامه آزادنام منطقه ای جغرافیای که بین استان های لرستان، کرمانشاه، ایلام و همدان قرار دارد؛ در حال حاضر (1395) جمعیتی حدود دو میلیون نفر در این منطقه زندگی می کنند. مهم ت
دیوشلیواژهنامه آزادنام منطقه ای است در استان گیلان مابین لاهیجان و لنگرود - محل زندگی مرحوم شیخ لطف اله دیوشلی بوده است دیوشل نام محله ای بین لاهیجان و لنگرود هست دیو شل واقعی قدی
مرسانازواژهنامه آزادمرساناز:دخترزیباو بی نظیرآسمانی باعث فخر و مباهات که وجودش رفاه نعمت وآسایش همیشگی را هدیه می آورد. مرساناز نامی است دخترانه،که دردل خود چندین نام زیباوپرمعنی