اسپارواژهنامه آزاداسپار:(Spar) _ معنی:نفرین کردن ، دعای شر إسپار:الف با کسره ،سین ساکن ، (Spar) معنی:نوعی از لبنیات =ماست چکیده مخلوط با داروهای گیاهی و محلی مانند زیره ؛بادیون؛
وزمواژهنامه آزادvozm نام درخت زبان گنجشک که چوبی سخت و محکم دارد و از آن دسته ی داس و تبر و بیل و کلنگ می سازند