چالیکیادهواژهنامه آزاداز روستاهای توابع آمل (دهستان بالاخیابان لیتکوه می باشد با جمعیتی حدود 300 نفر
جختیواژهنامه آزادمعنی جختی یعنی تازه . هم اکنون مثلا کسی که تاره وارداطاقی میشود گویند جختی اومده بالاخره. معنی جختی یعنی تازه . هم اکنو ن مثلا کسی که تاره وارداطاقی میشود گوی
پهواژهنامه آزادپَه (Pa) با های غیر ملفوظ. شکل مخفّف شدۀ کلمۀ «پس». مثال (1):په نمیای ؟ یعنی:پس نمی خواهی بیایی ؟ مثال (2): په می خوای چیکار کنی؟ یعنی:پس (بالاخره) می خواهی چه
شاخواژهنامه آزادکسی که فکر کند خیلی بالاست؛ مثلاً:فلانی شاخه. ||یعنی ولم کن! دست از سرم بردار. مثلاً:یک نفر بگوید من بهترم و از این جور پزدادن ها؛ و آن قدر ا