بیشمهرواژهنامه آزادبیشمهر یعنی کسی که پیمان و دوستی را می پاید و کذشت میکند .شاید برابر ایثارگر باشد ( نظامی ) در برابش بیشکین است که کارش از کینه کشی هم در گذشته و پاسخ دیگران را
بیرواژهنامه آزادتپه و کوه بیر یعنی حافظه خاطره نوشته مکتوب دبیر کسی که این حافظه را بازگو میکند کسی که نوشته ها را میگوید و بازگو میکند و یاد میدهد دبیره یعنی نوشتار واحد پول ک
شکر سیاهواژهنامه آزادکشت نیشکر هر ساله از اردیبهشت ماه آغاز شده و بعد از گذشت ۸ماه در اوایل دی برداشت می شودوبرای اینکه ماحصل دست رنج کشاورزان به بازار عرضه شود پس از تمیز کردن نیشک
افغانواژهنامه آزادفریاد، فغان، ناله، زاری، غوغا، فریاد از درد مصیبتی. همچنان نام قبیله یی است در مناطق مرزی بین افغانستان و پاکستان که شکل معرب اوغان می باشد شمع دل دمسازم بنشست
گلسینواژهنامه آزادنور ماه چیز پوچ و بی ارزش و پست. (به تپاله گوسفند که در دنبه میچسبد و همراه با شن و ماسه خشک است . در زبان محلی خراسانی به گله گوسفند گویند همراه با سنگ و ش
دیواژهنامه آزاددهمین ماه از سال. مادر به مادر گویند . فقط برای آنکس که فرزند زاییده باشد گفته می شود. به هر زن یا از زبان هر کس گفته یا شنیده نمی شود. دی که از سوی فرزندان خود