بان ویزهواژهنامه آزاد(کردی) اهالی ده بالا؛ ساخته شده از بان به معنی بالا و ویزه (که قبلاً هوزه بوده) به معنی مردم.
بیندیشواژهنامه آزاد(بیاندیش) فعل امر از ترکیب بی و بن مضارع اندیشیدن (اندیش) به معنی اندیشه کن ، فکر کن
موقعیت شناسیواژهنامه آزادبه معنای تشخیص وقت بیان بوقت چیزی را اجرا کردن بهترین کار را در بهترین موقع انجام دادن بهترین استفاده از وقت در رسیدن به هدف