تکانشیواژهنامه آزادکسی که یک باره و بدون مقدمه و از روی احساس دست به عمل زده و پیامدهای آن را نمی سنجد.
اثیرواژهنامه آزادکره آتشی خورشید( بارها گفت که بر چرخ اثیر بادها راست فراوان تاثیر ) از " عقاب " خانلری ( اَ) [ معر. ] ( اِ.) به باور قدما کره آتش که بالای کرة هواست ، سیالی رق
ولد مصالح بمال الصلحواژهنامه آزاداین واژه در مواقعی بکار میرود که از طرف پدر به فرزند مالی (زمین و یا خانه)صلح شده باشدو فرزند مبلغی را به پدر بابت این عمل خیر می دهد.
کرنشواژهنامه آزادواژه کرنش برای فولاد بکار می رود به نسبت تغییر طول جسم به طول اولیه آن کرنش می گویند.(مهندسی)