بگریواژهنامه آزادعنوانی که به شاهزادگان و بزرگان قوم و یا نجبای قوم یا قبیله داده میشود. فرمانده ی سپاه مست - از خود بیخود شده - مستی عارفانه امیر قبیله ای کوچک 1-فرمانده ی قبیل
بورس تحصیلیواژهنامه آزادکمک هزینه ای است که دانشگاه ها و مراکز علمی یا موسسات خیریه به دانشجویان مستعد اعطا می کنند. آموختانه.
بگریواژهنامه آزادعنوانی که به شاهزادگان و بزرگان قوم و یا نجبای قوم یا قبیله داده میشود. فرمانده ی سپاه مست - از خود بیخود شده - مستی عارفانه امیر قبیله ای کوچک 1-فرمانده ی قبیل
ipoواژهنامه آزادمخفف Initial Public Offering به معنی «اولین عرضه عمومی»؛ اولین عرضۀ سهام یک شرکت در بورس که بدون قیمت گذاری قبلی انجام می شود و هدف از آن جذب سرمایه و منابع مال
ترسیدنواژهنامه آزاد(جیرفت) تُرسیدَن (torseedan)؛ با کارد چیزی را خُرد و ریز کردن. مثال: «سبزی را بتُرس».