129 مدخل
آرزو، خواهش
دیگ بخار
بازو
[بَ] ( اِ ) عروسک . عرسک های دست ساز محلی
کلمه استلزام,فعل کمکى
بوی خوش ، رایحه دلنشین ، عطر
بوی خوش بوی عطر. رایحه بوی خوش، بوی عطر، رایحه بوی خوش بوی عطر. رایحه
بوی خوشی از بهشت.
آنچه بوی گند دهد. بدبو
به معنای بوی بد ماهی