بووهواژهنامه آزادبووه:پدر مار:مادر خار:خواهر برار:برادر خولو:دایی آمو:عمو زوخولو:زندایی لیله:مارمولک کاربفک:تارعنکبوت لوتخته:بشقاب
شهبازواژهنامه آزاداسم فردی که شاه بازی میکند در قدیم نزدیک نوروز مراسمی بوده که به آن شاه بازی می گفتند مراجعه شود به (میر نوروزی) طرلان
قایم موشکواژهنامه آزادشاید این بازی از مفهوم غیبت(غایب بودن) امام زمان (عج) گرفته شده باشد و سازندگان این نام برای این بازی کودکانه به منظور سخره گرفتن مفهوم مهدویت بوده است که در غا
هفت صندوقیواژهنامه آزادگروه های نمایش دوره گردی بوده اند که با اجرای نمایش های روی حوضی،اسباب سرگرمی و خنده ی مردم را فراهم میکردند.این گروه ها وسایل و ابزار خود را در صندوق هایی می ن
ابو هریرهواژهنامه آزادنام يكي از صحابي رسول الله صلي الله عليه وسلم که از اهل یمن بوده و احادیثی بسیاری را روایت نموده و چون در کودکی با گربه بازی می کرده رسول الله ایشان را ابو هریر
لیلاجواژهنامه آزادلیلاج نام تخته ای است که در زمان قدیم بر روی آن قمار می کردند و هر که را در این کار خبره بود می گفتند لیلاج است. امروزه برای نشان دادن حرفه ای بودن و خبره بودن