بووهواژهنامه آزادبووه:پدر مار:مادر خار:خواهر برار:برادر خولو:دایی آمو:عمو زوخولو:زندایی لیله:مارمولک کاربفک:تارعنکبوت لوتخته:بشقاب
علی آباد ساداتواژهنامه آزادعلی آباد سادات بعد از مشخصات جغرافیایی که در لغت نامۀ دهخدا برایش ذکر گردیده، چنان که مشهور است، آقای آسید علی مازندرانی در اواخر دورۀ زندیه و اوایل دورۀ قاجار
حسابدارواژهنامه آزادحسابدار یک شخصیت حقوقی بوده که کلیه محاسبات ازلحاظ دریافتی ،پرداختی وعواید شرکت رابراساس استاندارهای حسابرسی وحسابداری در سیستم مالی ثبت وظبط می کند ودرپایان سا
افغانواژهنامه آزادفریاد، فغان، ناله، زاری، غوغا، فریاد از درد مصیبتی. همچنان نام قبیله یی است در مناطق مرزی بین افغانستان و پاکستان که شکل معرب اوغان می باشد شمع دل دمسازم بنشست
ایل ریزوندواژهنامه آزادقوم ریزوند از اصیل ترین و مالکان و صاحبان اولیه پشتکوه بوده اند که قبل از تسلط والیان لرستان در سال 1006 توسط صفویان بر ایلام حکومت داشتند و به نقلی از بازماندگ
مکیاواژهنامه آزادهمان «ماکا» یا «مکه»، قدیمی ترین نام بلوچستان بوده که در کتیبه های بیستون و تخت جمشید ثبت شده است؛ هرودوت آن را مکیا یا میکیان خوانده است. (ایرج افشار، بلوچستان