آثار باستانیواژهنامه آزادبه بنا ها وچیز های دیگر که از گذشتگان برای ما باقی مانده است آثار باستانی گفته میشود
طشتندواژهنامه آزادهمان ظرف مسینه که مور نمی تواند در او نفوذ کند . در این جا (در بیت 34 باب اول بوستان سعدی) منظور این است که حسودها نمی توانند در او رخنه ای پیدا کنند.
بازدادنواژهنامه آزادسد کردن، مانع شدن، گرفتن توان باز دادن ره نره دیو/ ولی باز نتوان گرفتن به ریو؛ سعدی (بوستان)
واپاواژهنامه آزاد(بجستان) مراقب بودن؛ درگیر کسی یا چیزی بودن. مثلاً گفته می شود:«من به بچه واپا هستم». یعنی درگیر کارهای بچه هستم. (بجستانی) واپای کسی یا چیزی بودن:مشغول به کسی