بوار کردنواژهنامه آزاداین عبارت کنایی در تاریخ جهانگشای جوینی به معنی کشتن است.باید از بور باشد که واژه ای در قران کریم است به معنای تباه مثلا قوما بورا یعنی قومی تباه شده .
سیلواژهنامه آزاد(ترکی) مرکب از سو (آب) و ائل (علامت جمع)؛ به معنی هجمۀ آب. تنداب، لور (بخوانید چون بور)، لف (بخوانید چون کف). "لور" و "لف" در زبانهای بومی ایرانی روان اند. آنه
میسلواژهنامه آزادمیسل(micelle) در مذاب، به وضعیتی از توزیع یک واحد شیمایی حاوی تعداد بی شماری ذرات میکروسکوپی پخش شده در یک محیط بسته اطلاق می شود. این ذرات بایستی بصورت در جا د