بورس تحصیلیواژهنامه آزادکمک هزینه ای است که دانشگاه ها و مراکز علمی یا موسسات خیریه به دانشجویان مستعد اعطا می کنند. آموختانه.
بورسیهواژهنامه آزادباموختانه (باآموختانه)، باپژوهانه. "غیر بورسیه" به پارسی می شود "بی آموختانه" یا "بی پژوهانه" بسته به تراز دانشجو.
بورسیهواژهنامه آزادباموختانه (باآموختانه)، باپژوهانه. "غیر بورسیه" به پارسی می شود "بی آموختانه" یا "بی پژوهانه" بسته به تراز دانشجو.
ipoواژه‌نامه آزادمخفف Initial Public Offering به معنی «اولین عرضه عمومی»؛ اولین عرضۀ سهام یک شرکت در بورس که بدون قیمت گذاری قبلی انجام می شود و هدف از آن جذب سرمایه و منابع مال
بارثاواواژهنامه آزادپرسوه (parsava)، پرثو، بارساوا؛ سرزمین قوم پارت. نام قدیم خراسان در زمان اشکانیان و هخامنشیان. نام خراسان را از دوران ساسانیان بر این استان گذاشتند که در آن زما
فراسوواژهنامه آزادفراسو به معنی آنسو ، پیشوند در زبان ادبیات پارسی ، یکی از کهن ترین واژه ها در زبان بارسی
ترسیدنواژهنامه آزاد(جیرفت) تُرسیدَن (torseedan)؛ با کارد چیزی را خُرد و ریز کردن. مثال: «سبزی را بتُرس».
