بلفکیواژهنامه آزادنام مکانی در ارمنستان. به معنی گل یخ زده. به منظور استفاده در فامیلی اشخاص در قرن 13 میلادی
برفسرهواژهنامه آزادواژۀ ساخته شده از برف و سر و ه؛ اسکی روی برف. || به همین سیاق می توان چمنسره، آبسره و یخسره را برای اسکی روی چمن، روی آب، و روی یخ (پاتیناژ) به کار برد.
خائیزواژهنامه آزادبه معنای سر سبز و متضاد پائیز ، از توابع اهرم استان بوشهر منطقه ای خوش آب و هوا در ضلع جنوب شرقی شهرستان تنگستان از استان بوشهر با اقلیمی متفاوت از هوای استان ب
پرزواژهنامه آزادحصاری که دور تا دور آن از شاخه های درختان استفاده می شود perz به معنی بریده بریده و بصورت دانه های ریز درآمده؛ مثال:این پنیر پرز شده است، یعنی در اثر یخ زدگی بر