بهبهانیواژهنامه آزادیکی از محله های قدیمی بندر بوشهر. نام محلۀ بهبهانی از نام بازرگانان، تجار و علمایی گرفته شده که در قرن ۱۲ و ۱۳ هجری قمری از منطقۀ بهبهان مهاجرت کرده و در این شه
دنگواژهنامه آزاددَنگ درآوردن:تقلید کردن کار دیگران از روی تمسخر(گویش شوشتری) به عنوان مثال:علی لکنت زبان داشت و بچه ها با گیر انداختن زبان خود دنگ او را در می آوردن صدا (لکی)
کورنوێشواژهنامه آزادکرنش در زبان کوردی از دو بخش "کور" و "نوێش" تشکیل شده است. "کور" بە معنی خم شدن و سر فرود آوردن می باشد. همچنین نوێش/نوێژ مترادف با نماز است. روی هم کلمە کرنش ب
دپاکنیواژهنامه آزاددهن کجی . [دَ] [کُ] لوچه پیچک . عملی که کودکان کنند استهزاء کسی را با کج کردن دهان و بعض پاره های روی . ادا. شکلک . عمل والوچانیدن کسی را. دهان و خطهای روی را ب