هرستواژهنامه آزاد[هُ رَّ] (مص ل.) فروریختن، ناگهان فروریختن. نک هُرّه (دزفولی) شاید اگرت توانِ شنفتن بود/ پژواک آواز فروچکیدن خودرا/ درتالارخاموشِ کهکشان های بی خورشید/ چون هُرّ
همینطوریواژهنامه آزاد[قید] ۱.بی قصد و هدف یا تأمّل.دل بخواه:«این آهنگ/رشته/مؤسّسه رو همینطوری انتخاب کردم»«همینطوری انتخاب رشته کردم»«اومدم همینطوری حرف دلم رو بنویسم»«آدمهایی که در
ریگارهواژهنامه آزادآسیاب آبی ریگاره محمدیه شاهکار دوره پیش از اسلام با شماره 29778 در سال جاری در فهرست آثار ملی قرار گرفت. آسیاب آبی ریگاره نیز یکی دیگر از شاهکارهای معماری نائین
افغانواژهنامه آزادفریاد، فغان، ناله، زاری، غوغا، فریاد از درد مصیبتی. همچنان نام قبیله یی است در مناطق مرزی بین افغانستان و پاکستان که شکل معرب اوغان می باشد شمع دل دمسازم بنشست
رهطواژهنامه آزادرَه٘ط؛ نوعی از چندهمسری که پیش از نهادینه شدن اسلام، در جزیرة العرب مرسوم بود. زنان این حق را داشتند که با چند مرد ازدواج کنند، و شمار این مردان کمتر از ده نفر