کولهواژهنامه آزاد(شیرازی) کِوِلِه [keveleh]؛ خون بسته شدۀ خشک شده در محل زخم. || به طعنه، به چرک روی پوست نیز که به چشم آید _به ویژه چرک پشت دست و پا_ کوله گفته می شود.
اشکانواژهنامه آزاد«عشق» یک واژهٔ یونانی است، و نه عربی است نه پارسی. یونانی ها واژه ای دارند به نام «اشکیموس» و یا «اشکینوس». این واژه به چَم (معنای) قطره، آبی که از چشم فرو ری
آرکانواژهنامه آزاد(ترکی) آ ر ک ا ن؛ آر به معنی پاک و کان به معنی خون است. اسم ترکی است و کان معرب قان است . در اصل آرقان یا آریقان بوده است. به معنی کسی که سرشت او پاک است و کسی