راشینواژهنامه آزاد(راش = نوعي درخت در جنگلهاي ايران + ين (پسوند نسبت)) 1- (به مجاز) سر سبز و خرّم و با طراوت 2- راشين در برخي منابع راه آبي يا جويباري كه از سبزه زار ميگذرد معن
جوچیواژهنامه آزادنام روستایی در شهر پیربکران که در ۳۰ کیلومتری جنوب غربی اصفهان قرار گرفته است، جوچی در واقع از دو کلمه "جو" و "چی" تشکیل شده است که جو به معنی جوی آب و چی به مع
جویبارواژهنامه آزادمرکب از جوی و بار؛ کنار جوی آب. جوی بزرگی که از به هم پیوستن جوی های کوچک تشکیل شود.