باراندوزچایواژهنامه آزادواژه باراندوزچای از سه سه بخش باران+دوز+چای است. باران در ترکی قدیم به معنای چهار پا (قوچ)که دخیل در زبان روسی نیز است+ دوز در ترکی به معنای دشت + چای در ترکی ب
زیلانواژهنامه آزادزندگی، منسجم، گیاهی مخملی و زیبا که بهاران کوهها و دامنه ها را همچون مخملی سبز می پوشاند.
باراندوزچایواژهنامه آزادواژه باراندوزچای از سه سه بخش باران+دوز+چای است. باران در ترکی قدیم به معنای چهار پا (قوچ)که دخیل در زبان روسی نیز است+ دوز در ترکی به معنای دشت + چای در ترکی ب