بناشتنواژهنامه آزادبِناشتَن:تکیه دادن؛ صرف:(بناشت= تکیه داد، معلوم)، (بنارِس یا بِنارِهِس= تکیه داد، مجهول)، (بِنار= تکیه بده، امر)،
بناشتنواژهنامه آزادبِناشتَن:تکیه دادن؛ صرف:(بناشت= تکیه داد، معلوم)، (بنارِس یا بِنارِهِس= تکیه داد، مجهول)، (بِنار= تکیه بده، امر)،
افغانواژهنامه آزادفریاد، فغان، ناله، زاری، غوغا، فریاد از درد مصیبتی. همچنان نام قبیله یی است در مناطق مرزی بین افغانستان و پاکستان که شکل معرب اوغان می باشد شمع دل دمسازم بنشست