بنت الهدیواژهنامه آزادبنت در زبان عربي يعني دختر هدي هم كه واژه ي اصيل عربي هست به معني هدايت كننده. روي هم رفته دختر هدايت كننده = بنت الهدي
آمیزه سازیواژهنامه آزادآمیزه ( صفت ) 1 - آمیخته مخلوط ممزوج . 2 - آنکه ریش دو مویه دارد 3 - اختلاط و امتزاج آمیزه مو (صفت) آن که بخشی از موهای وی سیاه و بخشی سفید باشد (پس از دورۀ
نقشدانهواژهنامه آزاداین کلمه را برای کلمه pixel در متون فنی و تخصصی پیشنهاد می دهم در دوربین های دیجیتال می گویند شفافیت این تصاویر مثلا 800 در 600 پیکسل است. می دانید ایرانی های د
نبیکواژهنامه آزادنبیک نامی است استخراج شده از نبیگ. نبیگ کلمه ای است از زبان فارسی پهلوی از ریشه نبشتن، به معنای کتاب. این کلمه در لغت نامه فارسی پهلوی که به کوشش پروفسور مککنزی
آیینه ی اسکندرواژهنامه آزاددر شهر اسکندریه (که بنای آن به اسکندر مقدونی منسوب است) در رأس شمال شرقی«فارس» که جزیره ای در بندر اسکندریه است، یک فانوس دریایی قرار داشت که به دست «بطلمیوس» ب