بلیطواژهنامه آزاددر بعضی از مناطق کشور به درخت بلوط، بلیط گفته می شود. درخت بلوط، و میوه یا محصول درخت بلوط را بلیط (balit) می گویند
بیتواژهنامه آزادهر عبارتی در نثر که مشتمل بر پنجاه کلمه باشد، مقدار یک متن مشتمل بر پنجاه کلمه، در مقابل بیت شعر که مشتمل بر دو مصراع باشد. در قدیم اکثر مؤرخین و تذکره نویسان ب
بیت الغزلواژهنامه آزادشاه بیت را نمی توان برای غزل به کار برد.همه شعرها شاه بیت دارند اما به شاه بیت غزل؛تنها بیت الغزل می گویند.
درعواژهنامه آزادمطابق نقل تاریخ نویسان دختران عرب وقتی به سنّ بلوغ می رسیدند به دارالندوه، که توسط قصی بن کلاب ساخته شده بود، می رفتند و در آن جا پارچه ای که با خود برده بودند
روشتواژهنامه آزادبر وزن گوشت، به معنای بینا، متضاد کور. در گلستان بیتی به زبان شیرازی است که سعدی در آن بیت این واژه را به کار برده است. پرِ هَفتا سله جوني مي کند/ عشغ مقري و خو
بلازواژهنامه آزادواژه به گویش لری بختیاری به معنای شعله وری که با blaze انگلیسی همریشه است . به لری شمالی تر بلیز گفته می شود .
رباعیواژهنامه آزادچارانه ،پارینه ،چهارگانه،پارینه:پاره ای از سروده که یا آهنگ سنگین سروده وبخش یا پاره وتکه از غزل را که اگر بند (همان بیت) یکم وپایانی ازسزوده ای راباهم بخوانیم