بغیواژهنامه آزادتجاوز از حدودالله ، بی عدالتی ، بی انصافی ، زیاده خواهی ، به حقّ خود قانع نبودن ، قانون شکنی ، بی حرمتی به احکام الله
حصار بلاغیواژهنامه آزادحصار بلاغی . [ ح ِ ب ُ ] (اِخ ) روستای است از دهستان آختاچی شهرستان بوکان، واقع در هفده هزارگزی شمال بوکان و 5500هزارگزی خاور شوسه ٔ بوکان به میاندوآب . ناحیه ا
باغ خانوادهواژهنامه آزادباغی که افراد مجرد مجاز به ورود به آن نیستند و برای تفریح خانواده ها بنا شده است.
حصار بلاغیواژهنامه آزادحصار بلاغی . [ ح ِ ب ُ ] (اِخ ) روستای است از دهستان آختاچی شهرستان بوکان، واقع در هفده هزارگزی شمال بوکان و 5500هزارگزی خاور شوسه ٔ بوکان به میاندوآب . ناحیه ا
آلندرواژهنامه آزادمنطقه ای کوهستانی و باغی به معنای از سه طرف بسته(توسط کوه) واز یک طرف باز(دره یا رودخانه)