بندواژهنامه آزادحیله و ترفند، فنّ در کشتی گرفتن ؛ یکی در صنعت کشتی گرفتن سر اَمد بود، سیصد و شصت بند فاخر بدانستی و هر روز به نوعی از اَن کشتی گرفتی.(گلستان باب اول)
بردواژهنامه آزادbard - سنگ . قلوه سنگ بر وزن فرد/سنگ/سنگ سفت/سنگ کف رودخانه در گویش بختیاری به معنی سنگ می باشد سنگ (کردی). (لری) [bard] سَنگ.
درعواژهنامه آزادمطابق نقل تاریخ نویسان دختران عرب وقتی به سنّ بلوغ می رسیدند به دارالندوه، که توسط قصی بن کلاب ساخته شده بود، می رفتند و در آن جا پارچه ای که با خود برده بودند
مژواژهنامه آزادچوب بعد از آتش گرفتن تبدیل به موادی قرمز شده و از خود انرژی گرمایی تولید کرده که در زیان لکی، اصطلاحا به آن (مِژ) گفته می شود. و سپس به زغال تبدیل می شود . (مِژ