بعثةواژهنامه آزاد(بِعثِه) واژه ی عربی ست. به معنای هیئت اعزامی، گروه فرستاده شده به نمایندگی فردی. مانند:«بعثه مقام معظم رهبری»
بعلاوهواژهنامه آزاد(پارسی سره؛ واژۀ پیشنهادی کاربران) جَمَن. از ریشۀ "جَمیدَن" به آرِشِ (معنیِ) "جمع کردن". آن نشانۀ + است که شماره های دو سویش با هم جَم می شوند. برای نمونه، 5 =
گورچه درختواژهنامه آزادبعضی از درختان ریشه های بسیار بلندی دارند که سر از خاک بیرون آورده دارند و مانند پایه هایی بلند هستند که درخت به آنها اتک دارد
زاگواژهنامه آزادبعمنای برشته سرخ شده و ترد - سنگ متبلور زاگ به معنی برشته شده و کاملا سرخ شده می باشد
بعثةواژهنامه آزاد(بِعثِه) واژه ی عربی ست. به معنای هیئت اعزامی، گروه فرستاده شده به نمایندگی فردی. مانند:«بعثه مقام معظم رهبری»