بطاقهواژهنامه آزادبطاقة. [ ب ِ ق َ ] (ع اِ) سیاهی چشم . (منتهی الارب )(ناظم الاطباء) (آنندراج ). حدقه . (یادداشت مؤلف ). || پاره ٔ کاغذ که بر آن رقم قیمت نوشته میان طاقه گذارند.
بطاقهواژهنامه آزادبطاقة. [ ب ِ ق َ ] (ع اِ) سیاهی چشم . (منتهی الارب )(ناظم الاطباء) (آنندراج ). حدقه . (یادداشت مؤلف ). || پاره ٔ کاغذ که بر آن رقم قیمت نوشته میان طاقه گذارند.
بطیارواژهنامه آزادعطار های دوره گرد قدیمی در زبان کردی معنا دارد هرچند بط در زبان فارسی به معنی مرغابی است این کلمه یک اسم است در زبان کردی
بیلندواژهنامه آزادآشنایی با زادگاه بهلول روستای بیلند استان خراسان رضوی – شهرستان گناباد – روستای بیلند بیلند در عرض جغرافیایی 34 درجه و 21دقیقه شمالی و طول جغرافیایی 58درجه و 42
کلادیوس بطلمیوسواژهنامه آزادمنجم معروف یونای و عالم جغرافیا ( و . صعید مصر - ف. حدود 167 م . ) [ مجسطی ] و [ آثار البلاد ] از اوست وی معتقد بود که کره زمین ثابت است و در مرکز عالم قرار دار