رشک برندهواژهنامه آزادکسی که به دارایی، زیبایی، خوشی یا... که از آن دیگری باشد، غبطه می خورد و دوست دارد جای او باشد. گاهی به معنی حسود هم به کار می رود.
حسیبتواژهنامه آزادحسيب.[حَ] (ع ص، اِ) شماركننده. (مهذب الاسماء) (ترجمان عادل) (منتهى الارب). شمارگر. حسابكننده. (غياث). شمارگير. (منتهى الارب). شمرنده. شماركن. (السامى فى الاسام
دروپواژهنامه آزاددروپ به معنی برنده یا شیب تند.درشهر رودان( هرمزگان ) یک دره درمیان دو کوه واقع شده که دارای چشم انداز طبیعی بسیار قشنگ میباشد.