بیرواژهنامه آزادتپه و کوه بیر یعنی حافظه خاطره نوشته مکتوب دبیر کسی که این حافظه را بازگو میکند کسی که نوشته ها را میگوید و بازگو میکند و یاد میدهد دبیره یعنی نوشتار واحد پول ک
قوه قاهرهواژهنامه آزادآنچه قابل پیش بینی نبوده و قابل اجتناب نیز نباشد و متعهد را در حالت عدم قدرت بر اجرای تعهد خویش قرار دهد، یا موجب معافیت کسی شود که، به علت عدم توانایی، خسارتی
قوه قهریهواژهنامه آزادآنچه قابل پیش بینی نبوده و قابل اجتناب نیز نباشد و متعهد را در حالت عدم قدرت بر اجرای تعهد خویش قرار دهد و یا موجب معافیت کسی شود که، به علت عدم توانایی، خسارتی
باشلقواژهنامه آزادمالی است که شوهر علاوه بر مهر به پدر و مادر یا خویشان دیگر زن می دهد تا موافقت آنان را برای ازدواج جلب کند، شیربها. منبع:دکتر صفایی، دکتر اسدالله امامی، مختصر ح
مزرجواژهنامه آزادبنا بر تحقیقات انجام شده، نام سکونتگاه مِزِرج در ابتدا مِزَرگ (MEZARG) بوده که از دو واژۀ مِز (MEZ) و اَرگ (ARG) تشکیل شده است. مِز واژه ای اوستایی (پارسی کهن)