بن ریزیواژهنامه آزادُ:ضم ب/ اسم یکی از طوایف ساکن پشتکوه در ایلام و نیز عراق. اصالتا از چهارلنگ بختیاری. فرزند خان احمد وبرادر تاج الدین زلقی
سایراواژهنامه آزاد(ترکمنی) خوش آوا شو، چهچه بزن؛ این کلمه فعل امر از کلمۀ سایراماق به معنی چهچه زدن، خوش آوا شدن، سخنور شدن است؛ برای نامگذاری دختران مناسب است.
آرنجواژهنامه آزادکه به آن کنجیل گفته میشه و کنگ هم میگیم به مثال کنجیل بزن به زمین یا کنگ بزن منظور همون آرنج زدن به زمین و لم دادن روی بالشت هست
دمواژهنامه آزادبه معنی سد کردن مانع شدن دم زدن در گرگان بمعنی بند زدن جلوی آب یا جلوی کار را گرفتن برای نفس گیری- دم بزن یعنی بایست ودرکارآبیاری یعنی جلوشو بند بزن سد کن