بختکانواژهنامه آزادبختگان . [ب ُ / ب َ ت َ] (اِخ ) بختکان. نسبت پدری بزرگمهر وزیر انوشیروان. و رجوع به بختجان و بختکان شود.
قاینواژهنامه آزادنام شهری است در خراسان. شهرتش به زعفران و زرشک است. مسجدی تاریخی دارد. ناصرخسرو از آن به نیکی یاد کرده. خواجه نصیر سال ها در آن زندگی کرده و کتاب اخلاق ناصری را
اینکونابولاواژهنامه آزاداینکونابولا از کلمه لاتین “cunae” به معنای گهواره گرفته شده است و نشان دهنده ی کتابهایی است که از زمان اختراع چاپ تا قبل از استفاده از loose type به چاپ رسیده ا
بصامواژهنامه آزادبَصّام (معرّب، اِ)؛ نام طایفه ای که در ایران (بیشتر کرمانشاه، تهران و قم)، عراق و برخی کشورهای عربی پراکنده اند و اصالتاً عرب و از سادات باقری اند. (در ایران، ب