سلخواژهنامه آزاد(سَلخ) روز اخر ماه قمری که در شامگاه ان هلال ماه در اسمان دیده شود با عرض سلام واژه مورد نظر در دیوان سهراب سپهری به کار رفته و بسیاری از ادبا آن را اشتباه معن
پل درازواژهنامه آزادیا پل درازو؛ پل به معنی مو در لهجۀ محلی دشتستانی و حتی لری می دهد دراز هم یعنی بلند. پل درازو موجودی خیالی با موهایی بلند بوده که فقط زنی که موقع زایمانش بوده ب
افغانواژهنامه آزادفریاد، فغان، ناله، زاری، غوغا، فریاد از درد مصیبتی. همچنان نام قبیله یی است در مناطق مرزی بین افغانستان و پاکستان که شکل معرب اوغان می باشد شمع دل دمسازم بنشست
روشتواژهنامه آزادبر وزن گوشت، به معنای بینا، متضاد کور. در گلستان بیتی به زبان شیرازی است که سعدی در آن بیت این واژه را به کار برده است. پرِ هَفتا سله جوني مي کند/ عشغ مقري و خو