شخیدهواژهنامه آزاد(عامیانه، خراسان: بشرویه، دهستان رقه و...) ترک برداشتن؛ مثلاً انار شخیده یعنی اناری که ترک دارد یا پای شخیده مثل پاشنۀ پا که ترک دارد.
برونهواژهنامه آزاددریچه ای در پائین تنورکه جهت تمیز کردن و بیرون کشیدن زایآت و خاکستر اضافه تنور وجود داشت-دریچه ای در پائین کندو (سیلو)گندم که جهت برداشتن گندم ،جو ویا سایر غلات
دولواژهنامه آزادبیوه - زنی که از شوهرش به دلیل طلاق یا فوت شوهرش جدا شده باشد. دُوْل:(dowl) در گویش گنابادی یعنی سطل چرمی که از آن برای برداشتن آب از چاه یا خاک در هنگام حفر چ