ناروییواژهنامه آزادبرگرفته از کوه نارون از کوهستان های افغانستان است و به معنی کسی که بسیار تنومند و بااستقامت است. یکی از طوایف بلوچی است که اصالت آنها به سرزمین دمشق و شام سوری
بزآبادواژهنامه آزادبرگرفته از بی زاو. مردم محل به روستای بِزآباد، بی زاوه یا بزاوه می گویند که به معنی بدون دره است. کلمۀ آباد اخیراً (آواخر دوره قاجار و پهلوی) توسط ادارات دولتی
ارزنگیانواژهنامه آزادبرگرفته از ارزنگ یا اَرژَنگ؛ نام کتاب مانی که دارای انواع نقش و نگار بوده و به موجب آن مانی ادعای پیغمبری داشت. (لغتنامۀ دهخدا)