برواژهواژهنامه آزاداصطلاح یک واژه عربی و قلمبه است و جمع آن نیز مشکلتر است:اصطلاحات. چون فرهنگهای زیادی را دیدم و برابری برای آن نیافتم واژه برواژه که جمع آن میشود برواژگان را برا
بروتالیستواژهنامه آزادمعماری زبره کاری که در آن ساختمان ها با بتن زبره و بدون روکش، و به عبارت دیگر، عریان و عاری از زینت ساخته می شوند.
بروسانواژهنامه آزادبروشان، برروشنان؛ امت از هر پیغمبری که باشد. گروههای مردمان از هر جنس که باشند. (لغتنامۀ دهخدا).
برواژهواژهنامه آزاداصطلاح یک واژه عربی و قلمبه است و جمع آن نیز مشکلتر است:اصطلاحات. چون فرهنگهای زیادی را دیدم و برابری برای آن نیافتم واژه برواژه که جمع آن میشود برواژگان را برا
بروسانواژهنامه آزادبروشان، برروشنان؛ امت از هر پیغمبری که باشد. گروههای مردمان از هر جنس که باشند. (لغتنامۀ دهخدا).
ارسکواژهنامه آزادمیان دو رود،بین دو رود نام شهری است کوهپایه ای در شمال استان خراسان جنوبی که دارای آثار باستانی فراوان می باشد و هنوز آثار برج و باروهای باستانی در آن یافت می ش