برسیانواژهنامه آزادواژه ای اوستایی است - شامل بَرَ + سئِنَه، به معنای آغوشی برای باز ، یا همان پرنده معروف شکاری ، یا سیمرغ هم معنا می دهد . به معنای آغوشی برای پرواز کردن نیز هست
برسیپاواژهنامه آزادبرسیپا (bersipa) نام اولین کتیبه ی مناقشاتی مربوط به دوران کمبوجیه بوده است که با مراجعه به ویکی پیدیا می توانید صحت ان را بررسی کنید. همچنین برسیپا نام اولین
از برایواژهنامه آزاد(حرف اضافهی مرکّب) بهرِ، از بهرِ، برای. ای دل! غم عشق، از برای من و توست / سر بر خط او نه، که سزای من و توست // تو چاشنی درد ندانی، ور نه، / یکدم غم دوست خون
برسیانواژهنامه آزادواژه ای اوستایی است - شامل بَرَ + سئِنَه، به معنای آغوشی برای باز ، یا همان پرنده معروف شکاری ، یا سیمرغ هم معنا می دهد . به معنای آغوشی برای پرواز کردن نیز هست
برسیپاواژهنامه آزادبرسیپا (bersipa) نام اولین کتیبه ی مناقشاتی مربوط به دوران کمبوجیه بوده است که با مراجعه به ویکی پیدیا می توانید صحت ان را بررسی کنید. همچنین برسیپا نام اولین
سیاست پردازواژهنامه آزادکسی که سیاست را برای اهداف مشخصی پردازش و مهندسی می کند. مهندس سیاست سازنده ساختار تئوریک سیاست برسی کننده ساختار هندسی سیات
اندبیلواژهنامه آزاداندبیل به معنای چند آبادی یا آبادی که در زمین پست می باشد درست مقابل اردبیل نامید . در آذربایجان ، ما کلماتی همچون اندبیل ،اردبیل ،بیله سوار و در خود اندبیل، بی