خنگواژهنامه آزاد(kheng) به معنی بهانه گیری و آرام نگرفتن کودک. مثال:بچه خنگ شده بود بردمش پارک. توجه: خنگ به این معنی هیچ ارتباط معنایی باواژه (کودن) ندارد. (خِنگ) معمولاً با خ
acceptanceواژهنامه آزادبرداشت ،افت ،پذیرش ،قبولى حواله ،حواله ء قبول شده کاهش تصویب یک پیشنهاد قبول مقبولیت قبول قرارداد مقبولیت مقبول بودن پذیرفته شدن
جشن انگورواژهنامه آزادبرگزاری جشن در هنگام برداشت محصولات در همه جای جهان رواج دارد و مردم ایران نیز علاوه برجشنهای ملی و تقویمی، مراسم شادمانی و پایكوبی در زمان برداشت محصولات خود