بجهواژهنامه آزاد[ ب ِ جِ ِ] بدو، فرار کن در اصطلاح یا ضرب المثل محلی"وردار و بجه" یعنی بردار و فرار کن.
کنگاورواژهنامه آزادشهر کنگاور. آبراهام والنتاین ویلیامز جکسون در کتاب ایران در گذشته و حال (13836) کنگاور را چنین معنی کرده است:تپه ماهورهایی که شهر کهن را احاطه کرده اند و بر بلن
دیوار چینواژهنامه آزاددیوار چین طولانی ترین و بزرگترین سازه مهندسی تدافعی نظامی از لحاظ زمان ساخت در جهان است. این دیوار در نقشه جغرافیایی چین ۷۰۰۰ کیلومتر امتداد یافته است. این اثر
بجهواژهنامه آزاد[ ب ِ جِ ِ] بدو، فرار کن در اصطلاح یا ضرب المثل محلی"وردار و بجه" یعنی بردار و فرار کن.
کانترواژهنامه آزادپیشخوان ، باجه ، گیشه - دیواره یا میزی که قسمت اداری بانک را از قسمت مشتریان مجزا می کند. یا محل پرداخت پول در مطب ها و رستوران ها .