فادانیاواژهنامه آزادعود صلیب . نوعی چوب.گویند اگر فادانیا را بر گردن گوسفندی ببندند گرگ به ان گله حمله نمی توان کرد
تارنوشتواژهنامه آزادتارنوشت. (وبلاگ)، یک پایگاه شخصی که در برگیرنده روزنوشتهها، تجربیات، خاطرات شخصی و یا سرگرمیهایی است که فرد آنرا در شبکهجهانی به اشتراک میگذرد تا دیگران بت
پروادواژهنامه آزادبه معنی " ترخیص کردن " , منظور ترخیص کالا است , در زمان جاده ابریشم کسانی که میخواستند از چین به اروپا کالایی را ببرند و یا از اروپا به چین , باید در مسیر جاده
شوودونواژهنامه آزادشَوُوْدُون در گویش دزفولى به همان سردآب گفته میشود که لفظاً همان شبستان میباشد منتهى آن را بسیار عمیق حفر میکنند تا از گرماى تابستان موقع استراحت به آن پناه ببر
غلونواژهنامه آزادبه فتح غین و سکون لام و واو qalun- به معنی بیگاری . توضیح اینکه در منطقه ابرکوه این رسم جاری بوده است که زمانی که ارباب مشغول احداث ساختمان بوده است ، رعایایی ک