بد حشمواژهنامه آزادبد حشم یا (اگر اشتباه نکرده باشم بد هشم) به کسی گویند که اخمو و عصبانی است. ما در شهرستان رودسر این طور می گوییم و به نظرم در سراسر کشور نیز را یج است.
اغواگریواژهنامه آزاداِغواگری؛ فریبکاری، وسوسه گری، با پند و نصیحت بد گمراه کردن، عمل گمراه کردن، عمل برانگیختن و تحریک به کارهای بد.
درستاریواژهنامه آزادتصحیح، صحیح کردن،درست آوردن، درست آراستن، درست کردن، وجین کردن، خوب و بد را از هم سوا کردن، بهسازی و اصلاح، غلط گیری و ...
تصحیحواژهنامه آزاددرستاری، درست آوردن، درست آراستن، درست کردن، وجین کردن، خوب و بد را از هم سوا کردن، بهسازی و اصلاح، صحیح کردن، غلط گیری و ...